به گزارش مشرق به نقل از پایگاه اینترنتی روزنامه البناء لبنان، امین حطیط تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقالهای با اشاره به پیامدهای رفع محاصره دیر الزور نوشت: بسیار پیش میآمد که اردوگاه متجاوز به سوریه از عزیمت نیروهای عربی سوریه به سمت دیر الزور و رفع محاصره این شهر نگرانی خود را ابراز میکردند ، شهری که گذرگاه اصلی ارتباط عراق با سوریه در مرکز این کشور است و کنترل مجدد آن، به معنی تسلط بر مرزهای شرقی سوریه و عراق است و آمریکا با دخالت مستقیم خود آن را به عنوان برگه ذخیره اصلی برای خود نگه داشت تا در جبران شکستها و خسارتهایی که در دستیابی به هدف اصلی یعنی براندازی دولت سوریه و تنظیم و مقاومت با آن مواجه شده، بر سر این برگه معامله کند.
از اینجا متوجه میشویم که آمریکا تنها در شرایطی به شکل مستقیم ضد یگان های ارتش سوریه وارد عمل میشد که این نیروها به سمت شرق پیشروی میکردند یا موفق به تعامل با محاصره سخت مواضع خود در دیرالزور می شدند. در این شرایط جنگندههای آمریکایی در اقدام مستقیم و تجاوزطلبانه ضد مراکز ارتش عربی سوریه در کوه الثردة در نزدیکی فرودگاه دیر الزور وارد عمل شده و با موشک باران فشرده و گسترده مواضع ارتش به کمک تروریستهای داعشی برخاستند تا آنها بتوانند وارد این مواضع شده و کنترل آنها را در دست بگیرند. این عملیات با انگیزه خارج کردن کامل ارتش سوریه از دیر الزور و فرودگاه آن انجام شده بود. با این وجود ارتش عربی سوریه با اراده فولادین و پایداری قهرمانانه خود موفق شد طرح آمریکا در این زمینه را با شکست مواجه کرده و کنترل این مناطق را در دست داشته باشد تا در نهایت منتظر رفع محاصره این منطقه باقی بماند.
بعد از تجاوز مستقیم آمریکا در دیر الزور ضد ارتش سوریه، تجاوز دیگر نیز به نیروهای زمینی سوریه شکل گرفته که از منطقه صحرای سوریه برای کنترل مجدد بر منطقه التنف در مثلث مرزی عراق و اردن و سوریه انجام شد و نیروهای آمریکایی برای دومین بار به صورت مستقیم وارد عمل شده و اقدام به موشک باران نیروهای در حال تحرک سوری کرده و آن ها را خطری برای نیروهای خود در منطقه التنف توصیف کردند. این در حالی بود که اساسا نیروهای آمریکایی در التنف وجود خارجی ندارند. با وجود این فشارها ارتش عربی سوریه و متحدانش در برابر اراده آمریکا تسلیم نشده و این طرح را به شکست کشانده و خود را با سرعت به مناطق مرزی سوریه و عراق در فاصله 70 کیلومتری التنف رساندند تا این پیام را به آمریکاییها ابلاغ کند که وحدت سوریه شایسته هر نوع جانفشانی است و ارتش به هر قیمتی آن را حفظ خواهد کرد.
نیروهای آمریکایی در سومین تجاوز مستقیم خود، از طریق یک جنگنده ، هواپیمای جنگی سوریه در حومه جنوبی الرقه را منهدم کردند. هواپیمای سوری مأموریت پشتیبانی هوایی نیروهای حمله کننده به داعش در مواضع رصافة را برعهده داشت. آمریکا این جنایت را انجام داد تا بار دیگر بر حمایت خود از داعش تأکید کرده و نشان دهد که نمیخواهد دولت سوریه کنترل مناطق متصل با بخشهای شرقی این کشور را در دست بگیرد.
آمریکاییها برای ایجاد مناطق بیطرف و جداسازی مرزهای سوریه از کشورهای مجاور برنامهریزی کرده بودند تا بتوانند این موضوع را به عنوان جبران شکستهای خود در تسلط کامل بر سوریه مطرح کرده و اجازه پیشبرد توطئههای خود مبنی بر تجزیه سوریه به عنوان بخشی از پروژه کلی تجزیه منطقه و بازسازی مجدد آن بر اساس رویکردهای فرقهای و دینی و مذهبی را بدهند. واشنگتن بعد از این که برگه کردها در شمال شرق سوریه را در اختیار گرفت ، معتقد بود که باید برگههای دیگری را در جنوب شرقی و جنوب غربی سوریه در اختیار بگیرد. علاوه بر این که لازم بود اوضاع مرزهای لبنان در منطقه قلمون / عرسال را نیز تحت کنترل داشته باشد. به همین علت بود که آمریکاییها به شدت با آزاد سازی این مناطق و اخراج تروریستها از آن مخالف بودند. این موضوع را سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان با دلایل متقن در سخنرانی اخیر خود اشاره کرد.
براساس آنچه که گفته شد اهمیت استراتژیک بالای آزادسازی دیر الزور مشخص میشود و برای ما روشن میشود که جنگ دیر الزور در واقع جنگ تثبیت وحدت اراضی سوریه و تثبیت موقعیت سوریه در غرب محور مقاومت است. این جنگ برای تثبیت و تقویت همبستگی و هماهنگی بین محور مقاومت و ارتباط ساختارهای مختلف آن است که از ایران گرفته تا غرب در لبنان و سوریه و عراق قابل ملاحظه است. این در حالی است که با وجود تمامی تلاشها و تحرکات آمریکاییها برای دور کردن عراق از این محور، میبینیم که این کشور همچنان بخشی مثبت و عضوی از زیرساختهای محور مقاومت به شمار میدهد.
در فضای عمومی و زنجیره عملیات دفاع سوریه ، جنگ دیر الزور موقعیت متمایز داشته و در چارچوب درگیریهای اخیر قرار دارد که تحت عنوان جنگ برای تعیین استراتژی بزرگ سوریه و مراکز ثقل بیسابقه و استراتژیک آن مطرح شده است. این جنگ نقطه عطف اساسی بین دو مرحله است. مرحله اول با هدف بازپسگیری کنترل مناطق مرزی و دراختیارگرفتن گذرگاهها با کشورهای همسایه صورت گرفته که در شرف پایان قرار دارد و مرحله دوم ، مرحله ریشهکن کردن نهایی تروریسم در جزیره های محاصره شده آنها است. این در گیری ها در حال حاضر به جنگ افراد ناتوان و مأیوس از ثبات و قدرت تبدیل شده و این موضوع را در صحرای سوریه و حومه های حماه و حمص مشاهده می کنیم.
در اینجا باید بر این نکته تأکید کرد که آزادسازی دیر الزور مقدمهای برای رسیدن به البوکمال از طریق المیادین است. این منطقه نقطه اتصال ارتش سوریه ااز غرب با ارتش عراق از شرق است که از طریق شهر القائم خواهد بود. این اقدام در راستای تکمیل اقدام گذشته برای آزادسازی منطقه قلمون سوریه و ارتفاعات لبنان است که همزمان با کنترل تدریجی در تمامی نقاط مرزی سوریه با اردن انجام شده است. به این ترتیب میبینیم که دیواره امنیتی در اطراف سوریه ایجاد میشود که مرزهای بینالمللی این کشور را حمایت کرده و منتظر مشخص شدن اوضاع شمال سوریه خواهد بود. چرا که در شمال نیز برنامههایی وجود دارد که تأخیر نخواهد داشت و همه را غافلگیر خواهد کرد.
از این منظر میبینیم که در ابعاد استراتژیک رفع محاصره دیر الزور تأکیدی بر سقوط هدف استراتژیک و اول متجاوزان به سوریه در زمینه تسلط کامل به این کشور است. همچنان که این عملیات باعث از بین رفتن هدف جایگزین نیروهای مداخله جو در مورد تجزیه سوریه شده و در نهایت هدف ذخیره دوم این کشورها مبنی بر ایجاد مناطق حایل و بیطرف در نواحی مرزی این کشور و بستن شریان های محور مقاومت را نیز با شکست مواجه کرد.
در عرصه اقتصادی نیز بازپسگیری منطقه دیر الزور و اطراف فرات به معنی باز پسگیری تسلط بر یک چهارم ثروت طبیعی سوریه و منابع نفت و آب و زمینهای حاصلخیز کشاورزی و شکستن اراده آمریکا است که از طریق اشغال این منطقه به دنبال فقیر نگه داشتن سوریه و تسلیم کردن آن در برابر تحریمهای ظالمانه و نامشروع تحمیل شده به ملت بود.
در عرصه نظامی نیز تاریخ نظامی ارتش عربی سوریه و متحدانش نتایج بینظیر این عملیات را ثبت خواهد کرد که در دو جنبه دفاعی و هجومی مدنظر خواهد بود. پایداری و ثبات افراد محاصره شده در مواضع خود به مدت بیش از سه سال شایسته مطالعه و بررسی عوامل آن بوده تا در آینده به عنوان الگو مورد استفاده قرار گیرد. همچنین عملیات هجومی صورت گرفته برای آزادسازی این مناطق که از شش ماه پیش با آزادسازی تدمر آغاز شد نیز عملیاتی ابداعی و با حکمت و درایت و اطمینان بود که اهداف مطلوب خود را بدون شتابزدگی و تهور یا تاخیر و وقت تلف کردن محقق کرد.
در نهایت تأثیرات روانی این پیروزی باقی میماند و مردم سوریه در شهرهای مختلف و محور مقاومت در تمامی ساختارهای خود و تمام کسانی که ضد تجاوزگری به سوریه ایستادگی کردند، حق دارند که با این پیروزی استراتژیک بزرگ جشن بگیرند و روحیه بالایی برای خود به دست آورد و اصرار به تکمیل این مأموریت داشته باشند که آمریکا متوجه شود تا زمانی که محور مقاومت به مسیر خود برای حفاظت از آزادی و استقلال و تمامیت ارضی کشورها پایبند باشد ، زمان تسلط کاخ سفید بر جهان سپری شده و دیگر باز نخواهد گشت.